“سفر در زمان” همیشه یکی از موضوعات چالشبرانگیز و جذاب سینما بوده است. موضوعی که اگر به درستی به آن پرداخته شود جذابیتهای فراوانی برای مخاطب عام و همچنین منتقدان دارد. فیلم “۱۲ میمون” یکی از فیلمهایی است که به خوبی به این موضوع پرداخته است. فیلمی با بازی بروس ویلیس و براد پیت و به کارگردانی تری گیلیام که در سال ۱۹۹۵ ساخته شده است.
هشدار: در ادامه متن داستان فیلم لو میرود.
فیلم با یک خواب آغاز میشود و اولین تصاویری که بیننده مشاهده میکند صحنههای خواب “جیمز کول” (با بازی بروس ویلیس) است که تا انتهای فیلم چندین بار این خواب و صحنه تکرار میشود. پس از آن کارگردان با نمایش پوشیدن لباسهای مخصوص و استرلیزه توسط جیمز، بیننده را آماده دیدن فیلمی علمی تخیلی میکند. داستان فیلم از این قرار است که در سال ۲۰۳۵ قرار داریم و انسانها به دلیل وجود یک ویروس کشنده در هوا، از بین رفتهاند و نجات یافتگان هم در زیر زمین به زندگی خود ادامه میدهند و در تلاش یافتن راهی برای شناخت و از بین بردن اثرات ویروس هستند. جیمز یک زندانی است که در ازای آزادیاش داوطلب میشود تا به سطح زمین رفته و با جمعآوری نمونههای زنده به دانشمندان کمک کند. گشت و گذار جیمز در شهر برای جستجوی عامل بیماری یادآور صحنههایی از فیلم “من افسانه هستم” است، شهری که به دلیل نبودن انسان در اختیار حیوانات وحشی است. جیمز به دلیل دقتش در جمعآوری نمونهها و همچنین حافظه خوبش برای یک ماموریت دیگر انتخاب میشود، ماموریت سفر در زمان.
این ویروس در سال ۱۹۹۶ منتشر شده و دانشمندان به کمک ماشین زمانی که اختراع کردند تلاش میکنند تا با فرستادن جیمز و دیگر داوطلبین به آن سالها علت اصلی شیوع این بیماری را پیدا کنند. تا دقایق پایانی فیلم طوری به بیننده القا میشود که این ویروس توسط گروهی موسوم به ۱۲ میمون منتشر شده است و ماموریت جیمز کسب اطلاعاتی راجع به این گروه است. دانشمندان ابتدا اشتباها جیمز رو به سال ۱۹۹۰ میفرستند و بعد از آن اشتباها او را وسط جنگ جهانی اول میفرستند که جیمز در آن جنگ مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و پس از آن بالاخره به سال ۱۹۹۶ فرستاده میشود. جیمز در سفر اول خود در سال ۱۹۹۰ به دلیل صحبتها و رفتاری که انجام میدهد بهعنوان یک بیمار روانی دستگیر شده و به تیمارستان فرستاده میشود. او در تیمارستان با “جفری گوینز” (با بازی براد پیت) و خانم “دکتر کاترین رایلی” (با بازی مادلین استوو) آشنا میشود. از این پس بیننده کمکم دچار تردید میشود که شاید واقعا جیمز یک بیمار است و تمام اتفاقات و ماشین زمان و بقیه داستانها فقط در ذهن او هستند. این تصور، بیننده را به یاد فیلم فوقالعاده “shutter island” انداخته و به فکر فرو میبرد که ممکن است جیمز هم به مانند شخصیت اصلی آن فیلم واقعا بیمار است و در برخی از صحنههای فیلم این نظریه قوت میگیرد، تا جائیکه خود جیمز هم به دانشمندان میگوید که شما واقعی نیستید و فقط در ذهن من وجود دارید. این فیلم علاوه بر تخیلی بودن، فلسفی و روانشناسانه هم هست، شخصیتهای جیمز و جفری جزو شخصیتهایی هستند که میتواند مدتها آنها را مورد بررسی روانشناسانه قرار داد.
بازی خوب براد پیت در نقش یک انسان غیر نرمال و روانی، کمی اغراق آمیز و در عین حال باور پذیر است و بخوبی از پس یک نقش متفاوت برآمده است. برخی از واکنشها، حرکات و دیالوگهای او در این فیلم، یادآور صحنههایی از خود او در فیلم “Fight Club” است. بعضی از دیالوگهای جفری در اولین دیدارش با جیمز : “ما ديگه مثل قبلآ خلاق و سازنده نيستيم .همه چي ماشيني شده، پس ما براي چي هستيم؟ ما مصرف کنندگانيم،جيم.” یک مکالمه با همین مضمون هم در فیلم “Fight Club” داره که میگه ما مصرفکنندهایم. همین موضوع مصرفکننده بودن مردم بعلاوه اثر تبلیغات و تلویزیون بهصورتی در فیلم گنجانده شده است که باعت تحریف تاریخ شده سات بهطوریکه آیندگان ارتش سری ۱۲ میمون را مسئول کشته شدن ۵ میلیارد انسان میدانند، آن هم بخاطر کمی تبلیغات و پوستر و متونی که با اسپری روی دیوارها نوشتهاند! در حالیکه هیچ اثری از عامل اصلی این جنایت در تاریخ وجود ندارد. این نکته باعث میشود به این قضیه توجه کنیم که آیا واقعا تاریخی که الان میخوانیم هم به همین صورت است؟!
با اینکه فیلم در ژانر علمی تخیلی قرار دارد ولی از لحاظ جلوههای ویژه و بصری قابل مقایسه با فیلمها حال حاضر نیست و احتمالا جذابیت کمتری برای بینندهها میتواند داشته باشد پس انتظار دیدن یک فیلم با زرق و برق تخیلی را نداشته باشید. نکته ای که در مورد سفر جیمز در این فیلم وجود دارد این است که او نمیخواهد گذشته را تغییر دهد بلکه فقط میخواهد اطلاعات مورد نظر را جمعآوری کند تا بتوانند آینده را اصلاح کنند. او فقط باید ویروس را بهصورت خالص و پیش از تغییر کردن پیدا کند و بعد دانشمندی از آینده میآید تا ویروس را بررسی کند و راهی برای درمان آن برای آینده پیدا کند.
در نهایت، فیلم “۱۲ میمون” از آن دسته فیلمهایی نیست که بتوان آنرا به هرکسی معرفی کرد. اما با این وجود جزو فیلمهایی است که نمیتوان به راحتی از کنار آن بی تفاوت عبور کرد.
از فیلمهای سفر در زمان میتوان به فیلمهای؛ “لوپر – Looper”، فیلمهای دنبالهدار “بازگشت به آینده – Back to the Future “، کمدی خانوادگی “کیت و لئوپولد – kate & leopodld ” ، “کد منبع – Source Code ” و “ترمیناتور” اشاره کرد که هر کدام از این فیلمها بهطریقی به این موضوع جذاب پرداختهاند.
لینک کوتاه این نوشته:
اگر میشه تریلر فیلم هم بزارید
مرسی
چشم
انشالله از فیلمهای بعدی تریلر رو هم قرار میدیم.
مرسی از پیشنهاد خوبتون
سلام فیلم به جرات میشه گف از شاهکارای سینماس مخصوصا بخش درام فیلم و خصوووصا بازی فوق العاده بازیگرا
در کل میتونم بگم نظرتون خیلی سطحی نگرانس
درخصوص اینکه فیلم خوب و تاثیرگذاری هست هیچ شکی نداریم، چون اگه اینطوری نبود اصلا به خودمون زحمت نمیدادیم درموردش چیزی بنویسیم ؛)
و اما در مورد اینکه نطر سطحی نگرانهای بهش داشتیم، میتونیم ازتون خواهش کنیم تا یه پست خوب درباره این فیلم بنویسید تا بتونیم در اینجا منتشر کنیم تا بقیه هم بتونن ازش استفاده کنن. ممنون از توجهتون ؛)
مرسی از اینکه تو نقدتون به فایت کلاب و شاتر ایلند اضافه کردید در کل عالی بود من که عاشق این نوع فیلم هام